مقاله

تمرکز یورگن کلوپ بر روی روان‌شناسی چگونه باعث تحول لیورپول شد؟

یورگن کلوپ دوباره توانست لیورپول را به قدرت لیگ انگلیس تبدیل کند.

تحول یورگن کلوپ در لیورپول

تاریخ فوتبال اغلب به این صورت تعریف شده است که یکی از تیم‌های بزرگ و قدرتمند افت می‌کند و این قدرت خود را به یک تیم دیگر منتقل می‌کند. با این وجود نکات بسیار جالب و خیره‌کننده‌ای درباره تیم قدرتمند منچستر سیتی در چند فصل اخیر لیگ برتر انگلیس وجود دارد: سیتی در فصل ۲۰۱۸-۲۰۱۷ صد امتیاز کسب کرد و صد گل نیز به ثمر رساند و همچنین در فصل ۲۰۱۹-۲۰۱۸ نیز به نخستین تیم انگلیسی تبدیل شد که از عنوان قهرمانی لیگ خود دفاع می‌کند. از طرفی دیگر سیتی توانست سیر تحول تاکتیکی فوتبال انگلستان را کاملا تکمیل کند. بهترین ذهن فوتبالی جهان توانست رقابت بین سیتی و تیم‌های دیگر را به یک فاصله غیرقابل جبران تبدیل کند. فوتبالی که سیتی بازی می‌کرد یک سطح کاملا جدید قرار داشت. پپ گواردیولا و تیمش از نظر تاکتیکی غیرقابل‌توقف به نظر می‌رسیدند.

ولی حرکت آرام اما قاطع لیورپول به سمت کسب عنوان قهرمانی تمام این داستان را خراب کرده است. شاگردان یورگن کلوپ در حال حاضر از نظر برتری تاکتیکی هیچ چیز کم ندارند. لیورپول این فصل با استفاده کامل از بازیکنان خوب خود در خط دفاعی توانسته در قامت یک مدعی قهرمانی تمام عیار ظاهر بشود. مربی آلمانی به خاطر تطبیق فوتبال هوی متال و قدیمی خود با عناصر سمفونیک مورد تقدیر قرار گرفته است. اما چیزی که به همان اندازه اهمیت دارد روش بی‌رحمانه و وپرغرور لیورپول است که از طریق آن تیم‌ها و چالش‌های مختلف را در طول این فصل خوب خود یکی پس از دیگری از پیش رو برمی‌دارد که این در سایه توانایی روان‌شناختی یورگن کلوپ محقق شده است.

هیچکس نمی‌تواند اهمیت روان‌شناسی در فوتبال را نادیده بگیرد اما همین عامل به ندرت با تمام جزئیات مورد بررسی قرار گرفته است. همه ما با آن روحیه پیروزی‌طلبانه که تیم‌ها را تا مرز قهرمانی پیش می‌برد آشنا هستیم یا همان جو مسمومی که وقتی گفته می‌شود یک مربی کنترل رختکن را از دست داده است می‌شناسیم و همچنین پدیده‌ای را که در یک تیم در زمان ورود مربی جدید به راه می‌افتد هم دیده‌ایم. هرچند شما نمی‌توانید برای یک روحیه خوب عدد تعیین کنید و نمی‌توان تشخیص داد که قدرت روانی یک تیم در مقایسه با مثلا تغییرات تاکتیکی از چینش بازیکنان چه تاثیری در موفقیت یک تیم دارد.

اغلب، بحث روحیه یک تیم در قالب جملاتی مثل یک تیم بازنده که فاقد روحیه است یا یک تیم قهرمان که به خوبی از آن استفاده می‌کند گم می‌شود. تنها به تعداد دفعاتی فکر کنید که تاکنون در برنامه Match of the Day ویدیوهایی به نمایش درآمده که در آن تیم‌های بازنده قادر به کاهش اختلاف با حریف نیستند و سپس آلن شیرر مدام تکرار کرده که تیم بازنده تنبل، بی‌دل و جرأت و سست ظاهر شده است. هواداران اغلب وقتی تیمشان در فرم خوبی قرار ندارد اعضای آن را به نداشتن تعصب و علاقه به پیراهن محکوم می‌کنند که این خود باعث ایجاد خصومت بیشتر بین دو طرف می‌شود. اما واقعیت بسیار پیچیده‌تر از این حرف‌ها است. یکی از مربیان قدیمی گفته بود وقتی تیم‌هایش در فرم بدی قرار داشتند متوجه شده بود که بازیکنانش بیش از حد تلاش می‌کنند.

یورگن کلوپ

به هر حال، تعداد اندکی افراد تنبل وجود دارند که می‌توانند از بین میلیون‌ها ورزشکار و افراد علاقه‌مند به یک فوتبالیست حرفه‌ای تبدیل شوند. اگر شما به هر صورتی بازی فوتبال را تجربه کرده باشید، احتمالش بسیار پایین است در حالی وارد یک بازی شوید که آن را دست کم گرفته‌اید. حتی اگر اهمیت چندانی هم به هم‌تیمی‌هایتان ندهید، از به خطر افتادن آبرو و اعتبار خودتان می‌ترسید. گاهی اوقات به نظر می‌رسد که همه چیز به خوبی در کنار یکدیگر کار می‌کنند و در مواقع دیگر همه به طرز فاجعه‌باری از هم پاشیده می‌شود.

انگیزه داشتن برای دنبال کردن یک توپ مرده که بازیکن حریف تنها با اختلاف کسری از ثانیه در تعقیب آن است یا تنه به تنه شدن با یک مدافع و حتی دفع کردن شوت مهاجم حریف به طرز شگفت‌انگیزی مهم است و شاید حتی در زمانه‌ای که روش‌های تاکتیکی تیم‌های برتر به طور عمده در قالب حملات با تمرکز بر مالکیت توپ، پرسینگ شدید و ضد حمله سریع خلاصه می‌شود اهمیت دو چندانی پیدا کند. پس از آنکه شفیلد یونایتد با نتیجه دو بر صفر مغلوب لیورپول شد، کریس وایلدر، مربی شفیلد نیز توانست نیرو محرکه فوق‌العاده قرمزها را خیلی خوب تشخیص بدهد. به گفته وایلدر، لیورپولی‌ها تمام توپ‌های اول، توپ‌های دوم را از آن خود می‌کنند، برای هر توپ دوم می‌جنگند و با اختلاف بسیار بهتری نسبت به بازیکان شفیلد به عقب و جلوی زمین خود می‌دویدند.

هر مربی خوبی باید بتواند کاری کند که بازیکنانش به دل دیوارها بزنند. این کلیشه است اما حالا به نظر می‌رسد یورگن کلوپ موفق شده بازیکنانش را متقاعد کند که سریع از هرکس دیگری دیوارها را پشت سر بگذارند. برتری پیدا کردن از لحاظ روانی قطعا یک مفهوم جدید در فوتبال نیست. سر الکس فرگوسن با رفتار خاص خود که همه آن را با اصطلاح سشوار می‌شناسیم این را قبلا ثابت کرده بود یا حتی خوزه مورینیو در زمان جوانی توانست با ایجاد یک نگرش محاصره‌ای در چلسی و سپس اینتر به موفقیت‌های فراوانی دست پیدا کند. حالا به طور واضحی می‌توان دید که یورگن کلوپ نیز چگونه موفق به انجام این کار شده است. در ماه نوامبر قبل و اندکی پس از آنکه لیورپول یک مربی مخصوص برای پرتاب اوت دستی به خدمت گرفت، یک روانشناس ورزشی به نام لی ریچاردسون نیز به استخدام باشگاه درآمد. پس از آن بود که که کلوپ گفت ریچاردسون برای آزمون خطا نیامده است، قرار نیست بررسی شود که آیا در حضور یک روانشناس بازیکنان بهتر عمل خواهند کرد یا نه بلکه این کاری است که باید انجام شود.

با این اوصاف، برخی از جزئیاتی که تاکنون از رختکن لیورپول خارج شده حاکی از این است که مربی آلمانی با دقت زیادی به بحث روانشناسی فکر می‌کنم. جورجینیو واینالدوم اخیرا در یک مصاحبه گفته بود که مربی تیم در فینال لیگ قهرمانان ۲۰۱۸ در کیف برای انجام سخنرانی قبل از بازی خود پیراهنی بر تن داشت که لبه‌های آن را در لباس زیری از برند کریستیانو رونالدو فرو کرده بود. این یک استراتژی برای کاهش تنش بود و همچنین با توجه به مثال معروف مخاطب خود را با لباس زیر تصور کنید. این اصطلاح برای مصاحبه‌های شغلی و جلسات ارائه کاربرد دارد.

یورگن کلوپ

این کار کلوپ به خوبی از قبل برنامه‌ریزی شده بود و ترفندی است که قبلا هم به کار گرفته شده است. در بیوگرافی کلوپ که توسط رافائل هونیگستاین نوشته شده، نشان داده می‌شود که در ماه می ۲۰۰۴، او سعی داشت تا پس از دو فصل متوالی شکست در آخرین دقایقی تیم ماینس را به بوندسلیگا برساند. پیش از آخرین بازی فصل که اهمیت بسیاری زیادی داشت و یک دیدار خانگی برابر اینتراخت تریر بود، یک بنر در رختکن آویزان کرد که روی آن تنها نوشته شده بود « Jaaaaaaaaa!» و جواب داد! در فصل جاری فشار روی لیورپول بسیار بالا است. انتظار می‌رود که آنها پس از ۳۰ سال اولین قهرمانی لیگ خود را در انتهای فصل جشن بگیرند. پاسخ یورگن کلوپ در نشست‌های خبری مربوط به کنار آمدن با این شرایط پرفشار همیشه به یک صورت است؛ تیم او باید از تحت فشار قرار داشتن لذت ببرد.

در دسامبر ۲۰۱۸، او وعده داد که تیمش از رقابت برای قهرمانی در فصل ۲۰۱۹-۲۰۱۸ لذت خواهد برد. در فوریه ۲۰۱۹، زمانی که لیورپول در مقابل لسترسیتی و وستهام امتیاز از دست داده بود، کلوپ هرگونه احساس فشار را منکر شد و گفت که باید کمربند ایمنی را سفت بست و کار ادامه داد. زمانی که برنامه پرفشار بازی‌های لیورپول در ماه دسامبر ۲۰۱۹ منتشر شد که دیدارهایی از مسابقات لیگ قهرمانان اروپا، جام باشگاه‌های جهان و جام اتحادیه را دربر می‌گرفت، مربی آلمانی گفت که بازیکنانش باید سعی کنند تا از حساس‌ترین دوره زندگی خود لذت ببرند.

در عین حال که بسیاری تصور می‌کنند کلوپ با این حرف‌ها قصد دارد بازیکنانش را به رویکرد توأم با آرامش خودش دعوت کند، اما ممکن است یک استراتژی روانی دیگر نیز در کار باشد. پیام کلوپ در راستای یکی از مهمترین تفکرات روانشناسی قرار دارد. این یک روش تفکر است که بر روی تلاش تمرکز می‌کند تا نتیجه و اهمیت روبه‌رو شدن با چالش‌ها را برجسته می‌سازد. نکته این است که اگر تلاش به درستی انجام شود، نتیجه نیز همراه با آن حاصل خواهد شد. یکی از پیشگامان این تفکر یعنی کارول دوک گفته است اگر والدین می‌خواهند به فرزند خود یک کادو بدهند، بهترین کاری که می‌توانند انجام بدهند این است که به فرزندان خود یاد بدهند چالش‌ها را دوست داشته باشند، از تلاش کردن لذت ببرند، به یاد گرفتن ادامه بدهند و با اشتباهات برانگیخته شوند.

تلاش چیزی بود که کلوپ در دوران حرفه‌ای خود و در نبود عنصر استعداد آن را به کار گرفت و به نظر می‌رسد حالا خودش هم بازیکنانی با این شخصیت را به خوبی تشخیص می‌دهد. زمانی که یورگن کلوپ رساندن ماینتس به بوندسلیگا را جشن می‌گرفت گفته بود از اینکه توانسته مارکو رز، یک مدافع بسیار پرتلاش اما فقیر از نظر تکنیکی را به یک بازیکن بوندسلیگایی تبدیل کند افتخار می‌کند. رز اکنون مربی بورسیا مونشن گلادباخ است. یورگن کلوپ ابداع و نوآوری خاص در این زمینه نداشته است اما به نظر با تأثیرگذاری بالایی توانسته از روان‌شناسی انگیزشی استفاده کند. برای این کار به یک روحیه رهبری استثنایی نیاز است. درست مثل تعریف کردن یک جوک، راز انجام یک روان‌شناسی خوب این است که منظور را برسانید.

یورگن کلوپ

مربی قبلی لیورپول یعنی برندان راجرز نیز تلاش زیادی کرد تا یک روحیه پیروزی را به آنفیلد بیاورد. اما تلاش‌ها راجرز جواب نداد. شاید در زمینه نتایجی که راجرز با لیورپول گرفته عدالت رعایت نشده باشد اما درست مثل تمام مربی‌های قبل از خودش راجرز به این دلیل نتوانست تیم را به موفقیت برساند چون مثل کلوپ کاریزما نداشت. واضح است که کاریزما و قدرت روانی کلوپ نیز ذره به ذره ساخته شده است. گذشته و دوران بازی کلوپ تمام پیش‌نیازهای لازم را در اختیارش گذاشته است. کلوپ در منطقه سوابیا به دنیا آمده است. جایی که به عنوان یکی از کارگری‌ترین مناطق آلمان شناخته می‌شود. پدر او یک فروشنده دوره‌گرد بود، شغلی که به روابط اجتماعی بالا و قدرت روانی زیادی نیاز دارد. قطعا این موضوع در تربیت یورگن نوجوان نقش زیادی داشته است.

زمانی که ولفگانگ فرانک تیم ماینتس را با معرفی یک سیستم پرسینگ جدید و انقلابی احیا کرد، یورگن کلوپ جوان نیز متوجه قدرتی که در اراده و تلاش نهفته است را متوجه شد. رساندن ماینتس به بوندسلیگا پس از دو تلاش نافرجام و همچنین قهرمان کردن بروسیا دورتموند در کمال ناباوری طی دو فصل پیاپی قطعا این اعتماد به نفس بالایی که اکنون در کلوپ می‌بینیم را تقویت کرده است. پپ گواردیولا نیز به نظر درست مثل یورگن کلوپ تلاش کردن را به نتیجه ترجیه می‌دهد. او در ماه نوامبر گفت:

این پیغام خوبی برای جامعه ما، برای فرزندانمان و برای نوجوانانمان نیست. نباید به آنها نشان بدهیم که تنها برنده بی‌نقص است. چیزی که اهمیت دارد، تلاش، تعهد و موقعیت است.

این حرف‌های گواردیولا اما برای کمک کردن به تیمش به منظور کنار آمدن با فشار زده نشد. فاصله سیتی با لیورپول در کورس قهرمان روز به روز بیشتر می‌شود. نتایج سیتی در مقایسه با همین دوره در سال گذشته کاملاناامیدکننده است و به نظر می‌رسد لیورپول و کلوپ این مرتبه دیگر می‌توانند قهرمانی لیگ را واقعا لمس کنند.

یورگن کلوپ

برچسب ها

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا
بستن