فوتبال پرو در دهه ۱۹۷۰؛نبوغ تئوفیلو کوبیاس ،تیم اسطورهها و دوران تراژدیها
در این یادداشت نگاهی به دوران پر فروغ فوتبال پرو در دهه ۱۹۷۰ خواهیم انداخت که تئوفیلو کوبیاس ستاره این تیم بود.
تئوفیلو کوبیاس ، ستاره فوتبال پرو ذر دهه ۱۹۷۰
برخی دور نهایی جام جهانی ۱۹۷۰ را تولد فوتبال مدرن جهان میدانند. این اولین جام جهانی بود که تصاویر تلویزیونی به صورت رنگی دریافت میشد و همچنین بینندگان تلویزیونی میتوانستند به صورت زنده فینال این رقابتها را از کاناپه اتاق نشیمنشان تماشا کنند. تاخیر تصاویر تلویزیونی جام جهانی ۱۹۶۲ شیلی، جزو خاطرات به جا مانده از آخرین جام جهانی برگزار شده در قاره آمریکا محسوب میشد. این ویدیوها به مرکز لندن فرستاده میشدند و بعد از سه روز پخش جهانی آنها صورت میگرفت.
جام جهانی ۱۹۷۰ اما شرایط کاملا متفاوتی داشت، تصاویر رنگی و جذابی که از مکزیک فرستاده میشد، انتهای شب شیرینی را برای اروپاییها رقم میزد. صدای گزارشگران هم به شکل شگفتانگیز و جالب توجهی شفاف و واضح بود. مکزیکِ ۷۰ تا به امروز به عنوان نمادینترین و هیجانبرانگیزترین جام جهانی تاریخ شناخته میشود. این مسابقات بسیار خاص بود اما به جای آنکه آغاز کننده برخی چیزهای جدید باشد، پایانبخش یک دوره فوتبالی بود. پیشرفتهای فنی به حدی بود که تلویزیونهای رنگی میتوانستد از طریق پخش ماهوارهای زنده از فاصله بیش از ۵,۰۰۰ مایلی در خانههایشان این مسابقات را تماشا کنند. میتوان گفت که بین جامهای جهانی ۱۹۷۰ و ۱۹۷۴ شاهد بزرگترین تغییرات تاریخ این ورزش بودیم. از نظر بازیهای زیبا و تاکتیکی، تیمهای حاضر در جام جهانی ۱۹۷۰ مکزیک و ۱۹۷۴ آلمان غربی کاملا با یکدیگر فرق داشتند. در مکزیکِ ۷۰ شاهد بازیهای تهاجمی زیبایی بودیم اما بعد از سال ۱۹۷۰، پیروزی در برابر رقیبان به هر قیمتی، ارزش بیشتری نسبت به بازیِ باز و تفکرات تهاجمی پیدا کرد و به خودیِ خود به یک هنر تبدیل شد.
برزیلیها موفق شدند تا قهرمانی در این رقابتها را به دست آورند و جام ژول ریمه را برای همیشه به خانه ببرند. جرزینیو، رولینو، کارلوس آلبرتو، ژرسون و توستائو از ستارگان نامدار آن روزهای فوتبال برزیل بودند. تصاویر پرهیجان آن تیم حتی در ذهن ماهایی که در آن زمان این بازیها را تماشا نمیکردیم هم نقش بسته است. هرچند که مکزیکِ ۷۰ بیش از یک داستان برای نقل کردن دارد. ایتالیا که ستارگانی چون جیجی ریوا، جانی ریویرا و روبرتو بونینسنا را در اختیار داشت، در دیدار تاریخی با نتیجه ۴-۳ آلمان غربی را شکست داد؛ شکستگی کتف فرانتس بکن باوئر و استعداد بالای گلزنی گرد مولر از نکات قابل توجه ژرمنها در آن بازی بود. آلمان غربی در یک چهارم نهایی بازی ۲-۰ باختهاش برابر مدافع عنوان قهرمانی یعنی انگلیس را به پیروزی ۳-۲ تبدیل کرده بود.
داستانهای مکزیک ۷۰ در اینجا به پایان نمیرسد. انگلیس در این دوره نسبت به چهار سال قبل که به قهرمانی خانگی رسید از تیم قدرتمندتری بهره میبرد. بازی انگلیس برابر برزیل در دور گروهی بسیار خاص شد؛ با آن مهارتوپ گوردون بنکس، آن تکل بابی مور و آن اشتباه جف استل این شکست ۱-۰ سه شیرها مقابل سلسائو به یکی از بازیهای تاریخی آنها در جام جهانی تبدیل شد. گوردون بنکس دیدار یک چهارم نهایی تیمش برابر آلمان غربی را به دلیل بیماری از دست داد تا پتر بونتی درون چارچوب دروازه انگلیسها قرار گیرد. سر الف رمزی هم با تعویض بابی چارلتون و مارتین پیترس، موجب از دست رفتن برتری دو گله تیمش شد تا سه شیرها در رویای صعود به نیمه نهایی باقیبمانند. اروگوئه هم بعد از لغزشی که در دور گروهی مقابل سوئد داشت، موفق به صعود به مرحله نیمه نهایی شد، جایی که با ترسی فراوان مقابل ترکیبی از بهتر بازیکنان جهان در تیم برزیل حاضر شدند. آنها در نیمه اول با پیروزی ۱-۰ به رختکن رفتند و در ۱۵ دقیقه پایانی بازی بود که برزیل کنترل کار را به دست گرفت. برزیلیها همواره ترس از تکرار فاجعه سال ۱۹۵۰ را داشتند و از این رو تمام تلاششان را کردند تا اروگوئه را شکست دهند. مکزیک ۷۰ همهچیز داشت و تنها چیزی که نداشت آرژانتین بود؛ دلیل راه نیافتن آرژانتین به این رقابتها، پرو بود.
آلبی سلسته تنها تیم به جا مانده از کارناوال رنگیِ مکزیک بود، این در حالی بود که خودشان هم یکی از کاندیداهای میزبانی این رقابتها به شمار میرفتند. با وجود اینکه جام جهانی ۱۹۷۰ مکزیک تنها دوره از این رقابتها است که آرژانتینیها بدون اینکه بخواهند جواز حضور در آن را پیدا نکردند اما عملکرد پرو به قدری فوق العاده بود که نبود آلبی سلسته در بازیها، چندان به چشم نیامد. در ۳۱ آگوست ۱۹۶۹، ورزشگاه بومبونرایِ بوئنوس آیرس میزبان دو تیم بود و پرو با کسب یک تساوی پرحرف و حدیث ۲-۲ در خانه آرژانتینیها موفق شد تا برای اولین باز پس از جام جهانی ۱۹۳۰ جواز حضور در این رقابتها را به دست آورد. آرژانتین که شروع بدی در بازیهای مقدماتی داشت و متحمل دو شکست متوالی خارج از خانه برابر بولیوی و پرو شده بود، در شرایط بغرنجی قرار داشت.
یک پنالتی بحث برانگیز و ده نفره شدن پرو برای پیروزی آرژانتین کافی نبود و حمله دقایق پایانی روبرتو چاله حضور پرو در مکزیک را قطعی کرد. خوشحالی پروییها بابت صعود به مکزیک ۷۰ وصف نشدنی بود. این پیروزی همچنین یاد و خاطره فاجعه ۵ سال پیش استادیو ناسیونال را زنده کرد؛ جایی که در دیدار انتخابی المپیک ۱۹۶۴ توکیو، ۳۲۸ نفر از تماشاگران جان باختند. چومپیتاز یکی از افراد به جای مانده از آن بازی بود. او بیش از ۱۵ سال پیراهن تیم ملی پرو را به تن کرد و در طول ۱۰۵ بازی ملیاش اغلب بازوبند کاپیتانی را به بازو میبست و تا زمانی که در سال ۱۹۸۱، صعود پرو به جام جهانی ۱۹۸۲ اسپانیا قطعی نشد، از بازیهای ملی خداحافظی نکرد. در مکزیک، تنها چومپیتاز و قهرمانِ بومبونرا یعنی چاله، ستارگان پرو نبودند، هوگو سوتیل که زندگی شخصیاش با جرج بست مقایسه میشود هم یکی دیگر از آنها بود. در زمین بازی هم او در کنار یوهان کرویف موفق به قهرمانی لالیگا در سال ۱۹۷۴ با بارسلونا شد. چومپیتاز، چاله و سوتیل با استعداد بالایی که داشتند در کنار تئوفیلو کوبیاس که به عنوان بهترین بازیکن تاریخ فوتبال این کشور شناخته میشود، اصلیترین بازیکنان ترکیب پرو بودند. کوبیاس همان فردی بود که پرو را در دهه ۱۹۷۰ به خطری جدی برای تیمهای بزرگ جهان تبدیل کرده بود.
در اواسط دهه ۱۹۷۰، پرو بیش از هر تیم دیگری در آمریکای جنوبی آزادانه بازی میکرد چراکه برزیل هم بعد از جام جهانی ۱۹۷۰، چهار سال بعد و در آلمان غربی نوع بازی اروپاییتری را از خودش به نمایش گذاشت. در مکزیک، دیدی که به عنوان هافبک تیم ملی برزیل به دو قهرمانی جام جهانی رسیده بود هدایت این تیم را به عهده داشت. مردم پرو چهار دهه صبر کرده بودند تا بازگشت تیم ملی کشورشان به جام جهانی را تماشا کنند. در حالیکه جام جهانی ۱۹۴۲ به دلیل جنگ جهانی برگزار نشد، پرو به عنوان قهرمان وقت آمریکای جنوبی یکی از اصلیترین شانسهای قهرمانی در آن مسابقات به شمار میرفت. سرانجام جام جهانی ۱۹۷۰، در روز ۳۱ مه در استادیو آزتک مکزیکو سیتی در حضور ۱۰۷ هزار نفر با دیدار بین دو تیم مکزیک و اتحاد جماهیر شوروی آغاز شد. پرو هم دو روز بعد اولین بازیاش در این مسابقات را انجام داد. در فاصله چند ساعت تا شروع این بازیها، اخباری از وقوع زلزله در مناطق ساحلی چیمبوتِ پرو به گوش میرسید. تشعشعات این زلزله در لیما که در فاصله ۴۰۰ مایلی از مرکز زلزله بود هم اثر کرد. هیچیک از بازیکنان تیم ملی پرو از سلامت خانواده و دوستانی که در کشورشان داشتند مطمئن نبودند. در فاصله ۲۴ ساعت تا آغاز دیدار پرو برگزاری مسابقه آنها در هالهای از ابهام قرار داشت. سرانجام مشخص شد که بیش از ۷۰ هزار نفر بر اثر زلزله در پرو جانشان را از دست دادند.
در روز دوم ژوئن، پرو در استادیو نیوکمپِ لئون به مصاف بلغارستان رفت. در حالیکه فکر و ذکر بازیکنان پرو در جای دیگری بود، آنها تا دقیقه ۵۰ بازی با دو گل از رقیبشان عقب بودند. وقتی که هریستو بونف گل دوم بلغارها را به ثمر رساند، فضای حاکم بر اردوی پرو تغییر کرد. سوتیل وارد میدان شد و شرایط پرو در این مسابقات به کل عوض شد؛ ۲۳ دقیقه بعد، پرو با نتیجه ۳-۲ از حریفش پیش بود. ابتدا آلبرتو گایاردو و سپس چامپوتیز دروازه بلغارستان را باز کردند. پرو تنها شش دقیقه بعد از اینکه نتیجه بازی ۲-۰ شده بود، حساب کار را ۲-۲ کرد. سپس کوبیاس گل پیروزیبخش پرو را به ثمر رساند؛ این تولد یک اسطوره بود. بزرگی فاجعهای که در چیمبوت به وقوع پیوسته بود به تازگی مشخص شده بود و همین مسئله در عملکرد نیمه اول پرو برابر مراکش تاثیرگذار بود. بازهم شرایط در نیمه دوم تغییر کرد و پرو در یک بازه زمانی کمتر از ۱۰ دقیقه موفق به ثمر رساندن سه گل شد. با توجه به پیروزی آلمان غربی برابر بلغارستان، در فاصله یک بازی تا پایان دور گروهی، صعود پرو به یک چهارم نهایی جام جهانی قطعی شد.
در روز دهم ژوئن، پرو این بار برای تعیین صدرنشین گروه باید به مصاف آلمان غربی میرفت. هرچند که گرد مولر در کمتر از ۴۰ دقیقه هتتریک کرد و کار پرو برای بازگشت به بازی بسیار دشوار شد. تئوفیلو کوبیاس پیش از پایان نیمه اول یکی از گلها را جبران کرد و با وجود بهبود عملکرد پرو در نیمه دوم اما نتیجه بازی همان ۳-۱ باقی ماند و به این ترتیب، پرو در مرحله یک چهارم نهایی باید در گوادالاخارا به مصاف برزیل میرفت. پرو در یکشنبه آن هفته به مصاف سلسائو رفت. برزیل به لطف گلهای رولینو و توستائو در ۱۵ دقیقه ابتدایی بازی نتیجه را ۲-۰ کرد. با این حال گایاردو برای پرو گلزنی کرد تا اسکوربورد در پایان نیمه اول نمایانگر نتیجه ۲-۱ باشد. اندکی بعد از شروع دوباره بازی، توستائو با به ثمر رساندن دومین گل خودش، برتری برزیل را به دو گل افزایش داد و در فاصله ۲۰ دقیقه تا پایان بازی، کوبیاس حساب کار را ۳-۲ کرد. وقتی که جرزینیو گل چهارم برزیل را به ثمر رساند، سرانجام پروییها تسلیم شدند.
پرو با ترکیبی از غم، التیام و غرور این مسابقات را ترک کرد. با وجود اینکه ملت آنها بر اثر یک حادثه طبیعی زانوی غم بغل گرفته بود اما بازیکنان تیم ملی پرو اتحادشان را حفظ کردند و موفق به کسب نتیجه قابل قبولی شدند. با اینکه “دیدی” برای کسب تجارب جدید نیمکت پرو را ترک کرد و آنها جواز حضور در جام جهانی ۱۹۷۴ را هم به دست نیاوردند اما قطعا مکزیک ۷۰ سرآغاز نسل جدید فوتبال پرو بود. کمک مربی “دیدی” یعنی مارکوس کالدرون، هدایت پرو را به عهده گرفت و آنها را در کوپا آمریکای ۱۹۷۵ به قهرمانی رساند. پرو موفق شد تا برزیل را در بلو هوریزنته با حساب ۳-۱ شکست دهد و سپس در فینال، کلمبیا را از پیشرو بردارد. کالدرون همچنین پرو را به دور نهایی جام جهانی ۱۹۷۸ آرژانتین رساند. آنها در دور اول گروهی این رقابتها چندین بازی فوق العاده از خودشان به نمایش گذاشتند و بالاتر از هلند و اسکاتلند قرار گرفتند و کوبیاس هم در این مسیر پنج گل به ثمر رساند. پرو در دور دوم گروهی ناامیدکننده ظاهر شد و با سه باخت، بدون گل زده و ۱۰ گل خورده که شامل شکست پرحرف و حدیث ۶-۰ برابر آرژانتین هم میشد، از گردونه رقابتها کنار رفت.
وقتی که دهه ۱۹۸۰ آغاز شد، فوتبال پرو همچنان در اوج قرار داشت. هرچند که ستارگان آنها در مکزیک ۷۰ پا به سن گذاشته بودند و تنها کوبیاس بود که با تیم به جام جهانی ۱۹۸۲ اسپانیا سفر کرد. پرو بعد از تساوی با کامرون و ایتالیا از بینیه بونیک و لهستان شکست خورد و از دور رقابتها کنار رفت. بعد از آن پرو تا ۳۶ سال بعد و جام جهانی ۲۰۱۸ روسیه دیگر به این مسابقات صعود نکرد و برزیل، آرژانتین، اروگوئه، پاراگوئه و کلمبیا معمولا نمایندگان آمریکای جنوبی در جام جهانی بودند. در طول این مدت حتی اکوادور هم موفق شد تا بالاتر از پرو به جام جهانی صعود کند و ونزوئلا هم در مرحله مقدماتی جام جهانی ۲۰۱۴ در وضعیت بهتری نسبت به سفید و قرمزپوشان قرار داشت. با وجود اینکه فوتبال پرو سه دهه ناموفق را پشت سر گذاشت اما به نظر میرسد که آینده روشنی پیشرویشان قرار دارد. آنها در سال ۲۰۱۱ به نیمه نهایی کوپا آمریکا رسیدند و تابستان امسال یک قدم جلوتر رفتند و بعد از پیروزی برابر امثال شیلی و اروگوئه، در فینال ماراکانا مغلوب برزیل شدند.
اگر سانحه هوایی آلیانز لیما در سال ۱۹۸۷ اتفاق نمیافتاد، احتمالا این پیشرفت زودتر به وقوع میپیوست. آنها به عنوان قهرمان لیگ بعد از انجام یک بازی خارج از خانه مقابل پاکولپا در راه بازگشت به لیما طی سانحهای هوایی به دریا سقوط کردند و همگی جان باختند. اغلب بازیکنان آلیانزا جوان بودند و در رویای صعود به جام جهانی با تیم ملی پرو قرار داشتند. تیم آنها توسط مارکوس کالدرونی هدایت میشد که پرو را به قهرمانی کوپا آمریکای ۱۹۷۵ رسانده بود و به این ترتیب ملت پرو بار دیگر عزادار شد. جدای از این فاجعهها و تراژدیهای ناگوار، پروییها امیدوار به بازگشتند. ریکارد گارکا با استعدادهای جوانی چون لوییز آبرام، ادیسون فلورس، رناتو تاپیا و پدرو آکویینو امیدوار به بازسازی نسلی است که همچون دهه ۱۹۷۰ برای این کشور افتخارآفرینی کند.