اشتفان افنبرگ ، ترکیبی از مسئولیتپذیری، رهبری و تکنیک در زمین فوتبال
در این یادداشت نگاهی خواهیم انداخت به دوران ورزشی اشتفان افنبرگ ستاره فوتبال آلمان که سال های درخشانی داشت.
نگاهی به دوران ورزشی اشتفان افنبرگ
تاریخ ۲۷ ژوئن ۱۹۹۴ در شهر دالاس است و گرما بیداد میکند. آلمان در مرحله گروهی جام جهانی به مصاف کره جنوبی رفته است. ۱۵ دقیقه به پایان بازی وقت مانده است و آلمانیها به دنبال حفظ برتری ۳-۲ خود هستند و در همین لحظه برتی فوگتس تصمیم میگیرد تا توماس هلمر را وارد بازی کند. تابلوی تعویض ابتدا شماره پنج را در برابر چشمان ۶۴ هزار تماشاگر حاضر در استادیوم کاتن بول و میلیونها بیننده تلویزیونی از سراسر جهان نشان میدهد و سپس شماره بیست بر روی آن حک میشود، کسی که نمایشی پایینتر از حد انتظارات داشت. زمانی که شماره ۲۰ در حال خروج از زمین است هواداران او را هو میکنند. این بازیکن بلوند نیز در واکنش انگشت میانی خودش را در هوا نگه میدارد. اشتفان افنبرگ که در سال ۱۹۶۸ در شهر هامبورگ به دنیا آمد مصداق بارزی از یک کودک تخس است. او به طور ذاتی در ارسال پاسهای بلند، استقامت و دید بالا استعداد داشت و همین عوامل باعث شد تا در سن بیست سالگی به عضو ثابت باشگاه بروسیا مونشن گلادباخ تبدیل شود. در کنار تمام این تواناییها، افنبرگ در بیرون از زمین فوتبال نیز گاهی اوقات درگیر ماجراهایی میشد که خود در توجیه آنها گفته هرگز یک فرشته نبوده است.
افنبرگ دوران فوتبال خود را از آکادمی محلی برامفلدر اس وی آغاز کرد و در سن شش سالگی بود که توسط باشگاه ویکتوریا هامبورگ استخدام شد. او به مدت ۱۲ سال در این آکامی به تقویت مهارتهای خود پرداخت و پس از آنکه توسط کمک مربی تیم بروسیا مونشن گلادباخ شناسایی شد به عضویت آن تیم درآمد. پس از آنکه اسطوره باشگاه گلادباخ یعنی یوپ هاینکس در سال ۱۹۸۷ به بایرن مونیخ رفت، مقام ورنر نیز ترفیع پیدا کرد و عنوان سرمربی گلادباخ به او رسید. بدین ترتیب راه حضور افنبرگ در ترکیب اصلی تیم نیز هموار شد. اولین شروع افنبرگ با گلادباخ در اواخر ماه نوامبر ۱۹۸۷ و در جریان پیروزی تیم برابر کایزرسلاترن رقم خورد. افنبرگ یکی از اولین نامهایی بود که بر روی کاغذ ترکیب تیم نوشته شد. در کنار تواناییهای تکنیکی افنبرگ یک اراده محکم برای پیروزی و همچنین توانایی فیزیکی وجود داشت. افنبرگ اولین بازی خود در بوندسلیگا را در سومین دیدار رسمی خود برابر بایر اوئردینگن تجربه کرد. افنبرگ سه فصل خیلی خوب را در ابتدای کارش در گلادباخ تجربه کرد و آینده روشن خود را به همه نشان داد. در تابستان ۱۹۹۰ بود که این آینده درخشان از راه رسید و هاینکس و بایرن مونیخ، افه را با قیمت تقریبی ۱.۴ میلیون پوند به خدمت گرفتند.
افنبرگ در اولین بازی خود با پیراهن بایرن شروعی قدرتمندانه داشت و همراه با تیم جدید خود در سوپرکاپ آلمان با نتیجه ۴-۱ مقابل کایزرسلاترن اما اوضاع چندان هم خوب پیش نرفت. افنبرگ طی دو سال ابتدایی حضور خود در بایرن هیچ جامی کسب نکرد و در فصل اول همراه با بایرن به مقام دوم رسید و سال پس از آن نیز رتبه فاجعهبار دهم را تجربه کرد که بدترین رتبه بایرن مونیخ در ۱۴ سال اخیر در مسابقات بوندسلیگا محسوب میشود. پس از شکست آلمان در فینال مسابقات جام ملتها اروپای ۱۹۹۲ در مقابل دانمارک، افنبرگ به سری آ ایتالیا ملحق شد. سری آ آن زمان بهترین لیگ اروپا بود و فیورنتینا علاوه بر افنبرگ، همتیمی او در بایرن و هافبک تیم آلمانی یعنی برایان لادروپ را نیز جذب کرد. لا ویولا با وجود آنکه در آن فصل بازیکنی مثل گابریل باتیستوتا را نیز در ترکیب خود داشت، وضعیت کاملا بدی داشت و چهاربار سرمربی عوض کرد اما در نهایت به سری بی سقوط کرد.
در کمال تعجب، افنبرگ در فلورانس باقی ماند، او در کنار گابریل باتیستوتا ۲۶ بازی در سری بی انجام داد و همانطور که پیشبینی میشد فیورنتینا در آن لیگ به قهرمانی رسید. پس از آن بود که افنبرگ همراه با تیم ملی آلمان به جام جهانی آمریکا رفت و در کنار ماتیاس سامر خط هافبک قدرتمندی برای ژرمنها ساخت. آلمان توانست بولیوی را با نتیجه ۱-۰ شکست دهد و برابر اسپانیا به تساوی ۱-۱ دست یافت. آخرین بازی مرحله گروهی که در ابتدای متن هم اشاره شد در مقابل کره جنوبی بود، یکی از برجستهترین لحظات دوران حرفهای افنبرگ را به همراه داشت. آن حرکت و جنجال افنبرگ در دیدار مقابل کره جنوبی بازتاب زیادی در کشور آلمان داشت و این قضیه در ادامه تاثیر بزرگی رو آینده حرفهای فوگتس گذاشت. در نتیجه آن اتفاق، فوگتس تصمیم گرفت افنبرگ را از اردوی تیم ملی آلمان اخراج کند و در چهار سال آینده نیز از دعوت کردن وی به تیم چشمپوشی کرد در نتیجه افنبرگ در قهرمانی آلمان در یورو ۹۶ حاضر نبود. بسیاری باور داشتند که حضور افنبرگ در ادامه جام جهانی آمریکا به خاطر رهبری و کیفیت او برای آلمان ضروری بود.
با این وجود فوتبال در ادامه اتفاقات زیادی برای افنبرگ در آستین داشت. این هافبک میانی پس از بازگشت شرمآور خود به آلمان، تصمیم گرفت به گلادباخ بازگردد. او به اولین باشگاه حرفهای خود کمک کرد تا به رده پنجم بوندسلیگا برسد و همچنین با رهبری او بروسیا مونشن گلادباخ به فینال جام حذفی آلمان رسید. افنبرگ در دیدار نهایی عملکرد درخشانی داشت. او در جریان پیروزی ۳-۰ مقابل ولفسبورگ در بازی فینال گل دوم تیمش را به ثمر رساند. اما برای این جنگجوی آلمانی اتفاقات دیگری هم در راه بود. در دیدار برگشت از چهارچوب مسابقات جام یوفا سال ۱۹۹۶ برابر آرسنال، افنبرگ در هر سه گل سهیم بود. او همچنین در انتهای فصل برای تیم منتخب کل فصل بوندسلیکا انتخاب شد. افنبرگ در هر چهار فصل حضور خود در گلادباخ موفق به رسیدن به این دستاورد شد. البته گلادباخ در فصل ۱۹۹۶-۱۹۹۷ وضعیت چندان جالبی نداشت و در رده یازدهم به کار خود پایان داد و همچنین در فصل پس از آن نیز به لطف تفاضل گل بهتر از سقوط نجات پیدا کرد. افنبرگ در آن دوران ۲۹ ساله بود و لقب ببر را به یدک میکشید.
تاریخ بازهم برای افنبرگ تکرار شد و او در تابستان ۱۹۹۸ یکبار دیگر پیراهن قرمز تیم باواریایی را برتن کرد. در همان زمان بایرن مونیخ اوتمار هیتسفلد را به عنوان مربی جدید خود انتخاب کرده بود و از او انتظار میرفت که موفقیتی مثل قهرمانی شگفتانگیز خود با بروسیا دورتموند را تکرار کند. با تایید هیتسفلد، افنبرگ با مبلغ ۴ میلیون یورو به بایرن بازگشت و در همین دوره بود که خودش را به عنوان یک اسطوره تثبیت کرد. در انتهای همان فصل بود که افنبرگ به نخستین قهرمانی خود در بوندسلیگا دست یافت. بایرن با اختلاف ۱۵ امتیازی نسبت به بایر لورکوزن فصل را در رده نخست به اتمام رساند. در دسامبر ۱۹۹۸ و در جریان نخستین رویارویی با گلادباخ پس از انتقال مجدد به بایرن افنبرگ هردو گل تیمش را در جریان پیروزی برابر خانه سابقش وارد دروازه کرد. او در همان فصل به طور کلی ۱۶ مرتبه موفق به گلزنی شد. البته افنبرگ در ضربات پنالتی طی دیدار مقابل وردربرمن در فینال جام حذفی فرصت خود را از دست داد تا قهرمانی به حریف برسد. بایرن همچنین در فینال لیگ قهرمانان اروپا سال ۱۹۹۹ مقابل منچستریونایتد به شکل دردناکی شکست خورد اما علیرغم این ناکامیها، افنبرگ ۳۰ ساله اعتبار بسیاری برای خود کسب کرده بود.
در عرصه ملی اما ماجراها هنوز تمام نشده بود، برتی فوگتس برای دو بازی آخری که هدایت تیم ملی آلمان را برعهده داشت تمایل خود به دعوت از افنبرگ را نشان داد اما افه در یک حرکت غافلگیرکننده دیگر، اندکی بعد خداحافظی خود از بازیهای ملی را اعلام کرد. افنبرگ در زندگی شخصی خود نیز حواشی متعددی داشت. به قول خودش، او میتوانست بدترین کابوس هر مادرزنی باشد. افنبرگ در ۲۲ سالگی با زنی به نام مارتینا ازدواج کرد و این زندگی مشترک تا سال ۲۰۰۳ دوام داشت. دلیل فروپاشی این رابطه خیانت افنبرگ بود. نکته جالب توجه آن است که افنبرگ رابطه پنهانی که منجر به طلاق شد را با همسر یکی از همبازیانش برقرار کرده بود و این رابطه زمانی لو رفت که دوست افنبرگ پیامهای او را در موبایل همسرش دید. همچنین در کتابی که در سال ۲۰۰۳ تحت عنوان I Showed Them All از افنبرگ منتشر شد، مشخص گردید که حواشی اخلاقی او نه فقط به خیانت محدود میشود بلکه مسائلی مانند الکل و مواد مخدر را هم دربر میگرفت. او همچنین در همین کتاب از اختلاف خود با لوتا ماتئوس پرده برداشته است. افنبرگ ماتئوس را به این دلیل که ده دقیقه مانده به پایان بازی فینال لیگ قهرمانان ۱۹۹۹ برابر منچستریونایتد به دلیل خستگی درخواست تعویض کرد، بیدل و جرأت و ترسو لقب داد. افنبرگ در ادامه مینویسد که اگر جای ماتئوس بود هرطور شده در زمین میماند حتی اگر به قیمت شکستن پایش تمام میشد. او همچنین در یک تیتر نوشته است «آنچه لوتار ماتئوس از فوتبال میداند» و سپس یک صفحه خالی برای این بخش قرار داده است.
جدا از کتاب، افنبرگ همیشه تیتر اول رسانهها بود. در آگوست ۲۰۰۱، افنبرگ به ضرب و شتم یک زن در یک کلوپ شبانه در مونیخ متهم شد. او همچنین در یک مصاحبه گفته بود که برای افراد بیکار مزایای زایادی وجود دارد. همین حرفهای باعث شد تا افنبرگ برای مدتی از ترکیب بایرن خارج شود. پس از جدایی توماس هلمر در سال ۱۹۹۹ از باشگاه، بازوبند کاپیتانی بایرن به افنبرگ رسید و او هم توانست لیاقت خود را به خوبی نشان بدهد. بایرن آن فصل در دقایق آخر، بالاتر از شالکه قهرمان شد و همچنین در جام حذفی نیز با انتقام از وردبرمن به قهرمانی رسید. افنبرگ از تمام کیفیتهای روانی و تکنیکی لازم برای تبدیل شدن به یک فوتبالیست نخبه برخوردار بود و در سالهای انتهایی دوران حرفهای خود به افتخارات متعدد هم رسید اما حاشیه هرگز از جدا نشد. زمانی که برتی فوگتس، همان مربی که بین او و تیم ملی آلمان جدایی انداخته بود پس از مانشافت به بایر لورکوزن پیوست، افنبرگ پیش از یک بازی در لیگ نزد او رفت تا برایش آرزوی موفقیت کند اما در انتها به او گفت امیدوار است بازهم دوم شود! همان فصل، افنبرگ یک قله افتخار دیگر را هم فتح کرد. بایرن مونیخ در فینال لیگ قهرمانان اروپا والنسیا را شکست داد. در استادیوم مملو از تماشاگر سن سیرو، تیم اسپانیایی ابتدا با پنالتی مندیتا از بایرن پیش افتاد اما با گلهای افنبرگ بود که تیم باواریایی توانست پس از ۲۵ سال یک بار دیگر بر بام اروپا بایستد. با توجه به این موفقیت، افنبرگ به عنوان بهترین بازیکن سال یوفا انتخاب شد.
خلاصه کردن دوران حرفهای اشتفان افنبرگ بدون اشاره به تمام ماجراهای بیرون از زمین او غیرممکن است. اما از طرفی دیگر نمیتوان کیفیت استثنایی که او در زمین از خود به نمایش میگذاشت را نیز فراموش کرد. اوتمار هیتسفلد، مربی که سابقه دو قهرمانی اروپا را در کارنامه خود دارد در یک مصاحبه شجاعت و قدرت رهبری افنبرگ را مورد تحسین قرار داد. به قول خود افنبرگ او همیشه دوست داشت مسئولیت بپذیرد و خلاف جهت آب شنا کند. به دلیل همین خصوصیات بود که او تا سال ۲۰۰۲ در بایرن مونیخ ماند، فصلی که آنها عنوان قهرمانی را به دورتموند واگذار کردند. افنبرگ پس از آن یک فصل دیگر هم در بوندسلیگا باقی ماند و کاپیتانی ولفسبورگ را بر عهده گرفت. افنبرگ در العربی قطر به دوران حرفهای خود پایان داد و جشن خداحافظی خودش را نیز در شهر مونشن گلادباخ تجربه کرد.