داستان رویایی تیم تاریخی زنیت سن پترزبورگ در فصل ۲۰۰۸
در این مقاله نگاهی خواهیم انداخت به تیم زنیت سن پترزبورگ در فصل ۲۰۰۸ که دوران خوب و درخشانی داشت
تیم درخشان زنیت سن پترزبورگ در فصل ۲۰۰۸
زمانی که ساموئل اتوئو در سال ۲۰۱۱ با یک انتقال رکوردشکن به آنژی ماخاچکالا پیوست، مدعی شد که آینده فوتبال در روسیه قرار دارد. سالهای بعد، غلط بودن این ادعای اتوئو، ثابت گردید. اما در دهه اول قرن بیست و یکم، دورهای پدید آمد که طی آن به نظر میرسید روسیه واقعاً قرار است به یکی از قدرتهای جدید فوتبال اروپا تبدیل شود. زسکا مسکو در سال ۲۰۰۵ به اولین باشگاه روسی تبدیل شد که در مسابقات اروپایی به قهرمانی میرسد و سه سال پس از آن، تیم ملی روسیه با نمایشهایی که برای رسیدن به مرحله نیمه نهایی یورو ۲۰۰۸ از خود نشان داد، قلب و ذهن فوتبالدوستان را ربود. تنها چند ماه قبل از آن بود که بزرگترین پیروزی فوتبالی تاریخ روسیه رقم خورد؛ زنیت سن پترزبورگ برای قهرمانی در مسابقات جام یوفا و سوپر کاپ اروپا در سال ۲۰۰۸ پا به پای تعدادی از بزرگترین باشگاههای جهان رقابت کرد. تیم دیک ادووکات در آن فصل بسیار قدرتمند ظاهر شده بود. دو دفاع کناری آنها یعنی الکساندر آنیوکوف و کیم دونگ جیم (بعداً رادک سیرل جانشین او شد) به نظر میرسید قادرند تا روزها در زمین بدوند. پاسهای دقیق و میلیمتری آناتولی تیموشچوک در خط میانی به خود با کنستانتین زیریانوف و ایگور دنیسوف، دو بازیکن دیگر خط میانی در هماهنگی بود. پاول پوگربنیاک که بهترین فرم خود را در خط حمله ارائه میکرد با بازی خود برای آندری آرشاوین فضا ایجاد مینمود. این نفرات اصلی در قالب سیستم ۳-۳-۴ با الهام از فوتبال هلند، آن سالها برای هر تیمی یک تهدید بودند. تیموشچوک، کاپیتان وقت زنیت سن پترزبورگ که برای آن تیم یک وزنه سنگین محسوب میشد و به سمبل باشگاه در آن زمان تبدیل شده بود، گفته است:
نقطۀ قوت اصلی ما در زمان حمله بود. ما درک بسیار خوبی از هم داشتیم و مثل یک ماشین حرکت میکردیم.
با توجه به قهرمانی لوکوموتیو مسکو در جام حذفی روسیه، زنیت تنها توانست مجوز حضور در جام یوفا را کسب کند. آنها در مرحله پلیآف، در مجموع دو دیدار رفت و برگشت استاندارد لیژ را با نتیجه ۴-۲ شکست دادند تا در مرحله گروهی در کنار اورتون، نورنبرگ، آ زد آلکمار و لاریسا قرار بگیرند. با بررسی نتایج گروهی شاید درک این موضوع که زنیت در نهایت قهرمان مسابقات شد دشوار باشد اما فرم آنها اصلاً جالب نبود؛ یک پیروزی، دو مساوی و یک شکست! آبی و سفیدها بری رسیدن به مرحله حذفی به شانس زیادی نیاز داشتند. در آن زمان، فرمت مسابقات جام یوفا بدین صورت بود که هر تیم باید چهار بازی، دوتا در خانه و دوتا بیرون از خانه مقابل حریفان مختلف انجام میداد. پس از آنکه زنیت آخرین بازی خارج از خانه خود را به اورتون باخت، باید بر روی نتایج بازیهای خانگی حساب بزرگی باز میکرد. اورتون صعود خود را به راحتی قطعی کرد و در بازی آخر برابر آلکمار به بازیکنان ذخیره فرصت داد. زنیت اما در مسابقات داخلی عملکرد خوبی داشت و در فصل بهار و پاییزی، اولین قهرمانی لیگ باشگاه از سال ۱۹۸۴ را جشن گرفتند.
زمانی که جام یوفا در بهار مجدداً آغاز شد، قهرمان جدید لیگ روسیه باید در مرحله حذفی برابر ویارئال قدرتمند قرار میگرفت. زیردریاییهای زرد با مربیگری مانوئل پیگرینی آن فصل فرم خوبی داشتند و در لالیگا بعد از رئال مادرید دوم شدند تا بهترین نتیجه خود در لیگ را تجربه کرده باشند. بازی اول در استادیوم پتروفسکی که اکنون دیگر وجود خارجی ندارد به نزدیکترین شکل ممکن برگزار شد اما زنیت در نهایت موفق شد با گل پوگربنیاک در نیمه دوم بازی خانگی را با پیروزی شکننده پشت سر بگذارد. روسهای میدانستند که در ال مادریگال کار آسانی نخواهند داشت. اما در اسپانیا، پس از ۳۰ دقیقه بازهم پوگربنیاک گلزنی کرد. دفاع وسط زنیت یعنی نیکولاس لومبرتس بلژیکی برای ساخت پاس گل آن متحمل مصدومیتی شد که فصل را برای به پایان رساند. اما پس از آن دقایق سخت آغاز شدند. رومن شیروکوف در ابتدای نیمه دوم با دریافت کارت زرد دوم از زمین اخراج شد و پس از او نیز داور خود ادووکات را به روی سکوها فرستاد. سپس، سیرل هم با کارت قرمز داور روبهرو شد تا زنیت ده دقیقه آخر را نه نفره بازیک کند. اما آنها از این دقایق دشوار به سلامت عبور کردند.
قرعه زنیت در مرحله حذفی قرار نبود آسان شود بلکه مرحله به مرحله سختتر هم شد. پس از ویارئال آنها باید به استادیوم ولودروم میرفتند تا برابر مارسی صفآرایی کنند. با توجه به تعداد زیادی از محرومیتها و مصدومیتها، زنیت خوششانس بود که در بازی رفت تنها با نتیجه ۳-۱ مقابل حریف فرانسوی شکست خورد. اما با تأیید خود تیموشچوک اوکراینی، بازیکنان زنیت امید خود را از دست ندادند و برای دیدار برگشت در خانه اعتماد به نفس بالایی داشتند. پذیرایی از مارسی در روسیه با ادامه درخشش پوگربنیاک همراه بود. پاس آرشاوین برای او در نیمه اول تبدیل به گل شد. با حمایت هواداران خودی، زنیت در نیمه دوم فشار را بیشتر کرد و در نهایت با زدن گل دوم در اواخر بازی قلب هواداران فرانسوی شکسته شد. سپس، در مرحله یک چهارم نهایی، بایر لورکوزن حریف بعدی نماینده روسیه بود. در آن مقطع، هر تیم دیگر جای زنیت بود، برای گل نخوردن به بای آرنا میرفت تا در بازی برگشت شانس خود را برای غلبه بر آلمانیها امتحان کند اما شاگردان ادووکات بر سبک تهاجمی خود پایبند ماندند.
عزم راسخ زنیت جواب داد. آنها با اعتماد به نفس بالا لورکوزن را در خانه حریف تحقیر کردند و با نتیجه ۴-۱ به پیروزی رسیدند تا برای بازی برگشت خیالشان راحت باشد. نیمه اول چندان پر حادثه نبود، اشتفان کیسلینگ گل ابتدایی آرشاوین را پاسخ داد اما با سه گل پوگربنیاک، آنیوکوف و دنیسوف، حکم مرگ لورکوزن امضا شد. پیروزیهای دشوار برابر ویارئال و مارسی نه تنها روسها را تضعیف و خسته نکرده بود بلکه به آنها اعتماد به نفس بالایی داد. آن فصل جام یوفا برای باشگاه سن پترزبورگی تاریخی بود. آنها تا پیش از این هرگز تا این حد در اروپا پیشروی نکرده بودند و حریفانی با این اعتبار را شکست نداده بودند. هرچند در نیمه نهایی، داستان دیگر کاملاً جدی شد، یک ابرقدرت تاریخی اروپا برابرشان قرار گرفت؛ بایرن مونیخ! برای بازیکنان زنیت، همین که بایرن در جام یوفا حضور داشت به اندازه کافی تعجببرانگیز بود. باواریاییها با وجود آنکه به استانداردهایی بالاتر از رقابت در جام یوفا عادت داشتند اما برای قهرمانی این مسابقات عزم خود را جزم کرده بودند زیرا میخواستند با قهرمانی، هدیهای شایسته به اولیور کان که قرار بود در پایان فصل به دوران حرفهای باشکوه خود پایان بدهد، تقدیم کنند. پس بازی برابر نامهایی بزرگ، در یک استادیوم اسطورهای و برابر یک تیم پرافتخار قرار محک جدی روسها باشد. اما زنیت هرگز خود را در مونیخ گم نکرد، آنها بهلطف گل به خودی دقیقه ۶۲ لوسیو در خانه حریف به تساوی ارزشمند ۱-۱ دست یافتند.
در بازی برگشت و زیر باران شدید استادیوم پتروفسکی، زنیت دستنیافتنی بود. ترکیبی متشکل از اولیور کان، فیلیپ لام، باستین شوان اشتایگر، مارک فن بومل، فرانک ریبری، میروسلاو کلوزه و لوکا تونی تنها برای قطعی کردن صعود به دیدار فینال به روسیه آمدند اما در جو مخوف استادیوم، چهاربار درهم شکسته شدند. بازگشت مهاجم ایتالیایی بایرن، تونی به خانه که در این مسابقات طی یازده بازی ۱۰ بار دروازه حریفان را باز کرده بود به این معنا بود که یک داستان فرعی دیگر پیرامون بهترین گلزن جام یوفا هم میتوانست چاشنی این داستان بهیادماندنی زنیت باشد. پوگربنیاک دوبار دروازه کان را باز کرد و دو گل دیگر از زیریانوف و ویکتور فیزولین یکی از بزرگترین پیروزیهای تاریخ زنیت را رقم زد. هرچند پوگربنیاک بهعلت محرومیت از بازی فینال شانس کسب کفش طلا را از دست داد اما نقش این مهاجم در دستاورد تاریخی زنیت غیرقابل انکار بود. خود تیموشچوک نیز که در ادامه دوران حرفهایاش به بایرن مونیخ پیوست در آن دیدار عملکردی درخشان داشت. او با پیروزی در نبردهای تن به تن جلوی حملات بایرن را میگرفت و هر زمان که برایش ممکن بود به حمله اضافه میشد. کاپیتان تیم پیش از آنکه این بازی حساس برگزار شود درباره ذهنیت حاکم بر اردوی زنیت گفته بود:
ما یک استادیوم پر از تماشاگر و حمایتی باور نکردنی داشتیم پس یکبار دیگر به تواناییهای خودمان اطمینان کردیم. در شب قبل از بازی با مربی گفتگویی داشتیم. او قصد داشت تاکتیک تیم را تغییر بدهد و من به عنوان کاپیتان تیم همراه با چند بازیکن دیگر مشورت کردیم و نتیجه گرفتیم که این کار ارزشش را ندارد. ما میخواستیم فوتبال خودمان را بازی کنیم. ما در نهایت یک عملکرد خارقالعاده از خودمان برجای گذاشتیم و یکی از تیمهای اسطورهای اروپا و جهان را ۴-۰ بردیم.
این موضوع که صفآرایی برابر رنجرز اسکاتلند در دیدار فینال تنها بازی آسان زنیت در مرحله حذفی بود بهخوبی قرعه سخت آنها را ثابت میکند. اما رنجرز بههیچ وجه از پیش بازنده نبود. باشگاه اهل گلاسکو در حالی به فینال منچستر رسیده بود که با اتکا بر قدرت دفاعی نفوذناپذیر و ضد فوتبالی که بالاترین حد آن را به نمایش گذاشته بود حریفان را از سر راه برداشت. پس این برای زنیت یک آزمون جدید بود. اما آیا زنیت میتوانست در تنها بازی آن دوره خود که دست بالا را در اختیار داشت به پیروزی برسد؟ علیرغم حمایت بزرگ هواداران رنجرزی که به منچستر آمده بودند، روند بازی فینال در همان ابتدا مشخص شد. زنیت مالکیت را در دست داشت و بازیکنان با صبر و بازی پرآرامش خود بهدنبال گل اول بودند. انگار خودشان هم میدانستند که آن شب به پیروزی خواهند رسید. حتی دیک ادووکات نیز احساس نکرد که لازم است سخنرانی حماسی قبل از بازی داشته باشد. اما رنجرزیها نیز تا پای جان جنگیدند. حتی به نظر میرسید مقاومت آنها کار را به وقتهای اضافه خواهد کشاند. دو مدافع میانی درختمانند رنجرز، سانترها را یکی پس از دیگر دفع میکردند. انگار بازیکنان زنیت از یاد برده بودند که مهاجم تنومندشان محروم است.
در نهایت، تنها به اندکی جادو از ساقهای همان کسی که انتظارش را میرفت نیاز بود. آندری آرشاوین در غایب پوگربنیاک با شجاعتی قابل ستایش قد علم کرد. این مهاجم ریزجثه در دقیقه ۷۲ وارد محوطه جریمه شد و پس از دریافت پاس ایگور دنیسوف، توپ را از میان چهار مدافع حریف به هافبک پیشتاخته سپرد تا دنیسوف توپ را به تور بچسباند. آرشاوین یکبار دیگر در گشودن قفل دروازه رنجرز ایفای نقش کرد. در آخرین حرکت بازی، آرشاوین با ردوبدل کردن پاس با زیریانوف در لبه محوطه جریمه، فاتح تکه را پشت مدافعان اسکاتلندی صاحب توپ کرد تا بازیکن تیم ملی ترکیه توپ را به نزدیک تیر یک بفرستد و زیریانوف تیر خلاص را شلیک کند. زنیت به مقام قهرمانی جام یوفا دست یافت. تیموشچوک در نهایت گفت:
احساسات ما فوقالعاده و فراموش نشدنی بودند. زمانی که شما یک جام را بالای سر میبرید باید هم همینطور باشد. آن قهرمانی یک لحظه تاریخی بود که ما میتوانیم هر روز به آن افتخار کنیم. ما برای باشگاه خود و البته فوتبال تاریخسازی کردیم. همه ما در آن دستاورد سهم داشتیم و این لذت بزرگی بود.
هر داستان بزرگ، به یک فصل پایانی نیاز دارد، یک قطعه آخر برای پایان دادن به تمام ماجراهایی که قبل از آن رخ دادند. در داستان زنیت، این قطعه پایانی بازی سوپرکاپ اروپا برابر منچستریونایتد بود. قرار بود ترکیب قدرتمند زنیت بهزودی دچار تغییراتی شود. سهتا از بهترین بازیکنان تیم یعنی آرشاوین، تیموشچوک و پوگربنیاک با انتقالاتی بزرگ به تیمهای دیگر پیوستند و سطوح متفاوتی از موفقیت را تجربه کردند. اما هنوز برای یک پیروزی نهایی دیگر برابر فاتحان لیگ قهرمانان اروپا وقت باقی بود. این دیدار شاید آن اندازه که برای زنیتیها اهمیت داشت برای یونایتد مهم نبود. در استادیوم استاده لوییس موناکو، پوگربنیاک انجام وظیفه کرد و گل اول را با ضربه سر در انتهای نیمه اول به ثمر رساند. پس از از دست دادن فینال یوفا، این گلزنی کمترین حق پوگربنیاک بود. سپس خرید جدید تیم یعنی دنی که در سالهای بعد و در موفقیتهای داخلی زنیت بازوبند کاپیتانی را بر دست داشت، برتری تیم را در نیمه دوم دو برابر کرد. نمانیا ویدیچ موفق شد برای قهرمانان اروپا فاصله را به حداقل برساند اما دیگر خیلی دیر شده بود. زنیت با شکست دادن یکی دیگر از باشگاههای بزرگ اروپا شایستگیهای خود در فصلی تاریخ را یک بار دیگر اثبات کرد.