مقاله

نگاهی به دوران حضور دیگو فورلان در منچستر یونایتد

در این یادداشت نگاهی خواهیم انداخت به دوران حضور دیگو فورلان در باشگاه منچستر یونایتد که دوران کوتاهی در این تیم داشت.

روزهای حضور دیگو فورلان در منچستر یونایتد

منچستر یونایتد در استادیوم لایت طبق عادت در حال کسب یک پیروزی است. دو گل زلاتان ابراهیموویچ و هنریک میختاریان باعث شده تا شاگردان ژوزه مورینیو یک برتری راحت با اختلاف دو گل را به‌دست بیاورند و گربه‌های سیاه که ده نفره شده‌اند، بیش از هر زمان دیگری به منطقه سقوط نزدیک شوند.

آفتاب درخشان ماه آوریل هنوز در آسمان بود و همه منتظر سوت پایان از کریگ پاسون بودند که نگاه آرام مورینیو ناگهان به چهره‌ای پر از حیرت تغییر کرد. جدا از سکوت چهل هزار هوادار ساندرلند حاضر در استادیوم، طرفداران اندک یونایتد برای مردی به ‌نام دیگو سرود می‌خواندند. مورینیو متوجه شد که در ترکیب تیم فعلی خود هیچ بازیکنی به اسم دیگو وجود ندارد. مربی پرتغالی در نهایت به یکی از بازیکنان تعویضی خود یعنی مایکل کریک رو کرد و پرسید: «دیگو چه کسی است؟» گیج شدن آقای خاص در این صحنه که در انتهای اولین فصل حضور خود در اولدترافورد قرار داشت، کاملاً قابل درک بود. نکته عجیب‌تر آنکه آن دسته از هواداران منچستر یونایتد، نَه ‌تنها برای مردی سرود می‌خواندند که آخرین ‌بار بیش از ۱۳ سال پیش برای تیم به میدان رفته بود، بلکه در عین حال به یک مهاجم اروگوئه‌ای ادای احترام می‌کردند که در ۹۸ دیدار برای شیاطین سرخ تنها ۱۷ گل زده بود. دیگو فورلان که در شهر مونته ویدئو به‌دنیا آمده بود پس از چهار سال حضور خیره‌کننده در ایندیپندنته به منچستر یونایتد ملحق شد. هرچند در انگلستان، خیلی از روزهای خوش گذشته خبری نبود. پسر جوان پابلو فورلان که روزگاری در پست دفاعی میانی برای بزرگترین تیم‌های آمریکای جنوبی بازی کرده بود در ابتدا علاقه‌ای به ادامه راه پدر نداشت. او می‌خواست به یک بازیکن حرفه‌ای تنیس تبدیل شود.

تصمیم فورلان جوان برای تغییر زمین تنیس به زمین فوتبال به واسطه اتفاقات روز ۱۴ سپتامبر ۱۹۹۱ رقم خورد، زمانی که خواهر بزرگترش، الیاندرو، در یک روز شنبه بارانی سوار ماشین نامزد خود شد اما این زوج در ادامه درگیر یک سانحه تلخ شدند. این تصادفِ رانندگی، نامزد الیاندرو را در دم کشت و باعث شد تا خواهر فورلان برای همیشه فلج شود. خانواده فورلان برای درمان و معالجه دختر خود از نظر مالی با مشکلات بسیاری روبه‌رو شدند. در همین دوره بود که دیگو آرماندو مارادونایِ افسانه‌ای با یک فعالیت خیرخواهانه وارد میدان شد. دیگو در حالی که تنها ۱۲ سال داشت، تحت تأثیر سخاوت اسطوره آرژانتینی قرار گرفت و بلافاصله تصمیم گرفت که به یک فوتبالیست تبدیل شود تا شاید بتواند هزینه‌های درمان خواهر خود را پرداخت کند. فورلان جوان با این انگیزۀ بزرگ، چهار سال بعد در نانسی فرانسه حضور داشت! اما او در آن تیم برای اولین ‌بار معنای رد شدن را درک کرد. پس از آنکه به او گفته شد قرارداد جدیدی در کار نخواهد بود، این نوجوان ۱۶ ساله در نهایت به آمریکای جنوبی بازگشت و به سیستم آکادمی ایندیپندنته ملحق شد.

دیگو فورلان

او که حالا در آنسوی رودخانه اروگوئه حضور داشت، از نعمت زندگی زیرسایه خانواده محروم بود و مجبور شد عزم و اراده خود را در آرژانتین به‌کار بگیرد. در همین‌جا بود که او مهارت‌های اولیه یک تمام‌کننده قابل را فرا گرفت. عملکرد فورلان هر هفته در برابر دیدگان پنجاه و دو هزار تماشاگر ایندیپندنته در ورزشگاه «استادیو لیبرتادورس ده آمریکا» زیر ذره‌بین قرار داشت. فورلان، تحت فشار، به‌جای کم آوردن چشمه‌هایی از یک مهاجم بزرگ و بی‌رحم را به‌نمایش گذاشت. با وجود آنکه آمار گلزنی فورلان به هیچکدام از استعداد‌های بزرگ دیگر هم‌دوره خود در آمریکای جنوبی نزدیک نبود اما ۴۰ گل در ۹۱ بازی، خیلی زود نظر استیو مک‌لارن، مربی میلدلزبورو و چندین تیم اروپایی دیگر را جلب کرد. میدلزبورو در آستانه عقد قرارداد ۶.۹ میلیون پوندی برای فورلان ۲۲ ساله بود که منچستر یونایتد در آخرین دقایق با یک پیشنهاد جذاب‌تر معادله را برهم زد. دستمزد بالاتر در ذهن فورلان کمک به خواهرش را تداعی کرد و همچنین وعده کسب جام، او را در ژانویه ۲۰۰۲ راهی تئاتر رویاها کرد.

پس از آنکه اندی کول و دوایت یورک، شیاطین سرخ را ترک کردند، فورلان با آن موهای طلایی مواج خود، زیر سایه انتظار هواداران و رسانه‌ها به اولدترافورد رسید. با وجود نام‌های بزرگی همچون رود فن نیستلروی و اوله گونار سولسشر، طبیعی بود که فرصت چندانی به فورلان نرسد. حتی سر الکس فرگوسن گاهی اوقات مهاجم دوم خود را برای حضور پل اسکولز در یک پست تهاجمی‌تر از ترکیب خارج می‌کرد. با این وجود اولین حضور فورلان در ترکیب منچستر یک هفته پس از انتقال رخ داد. در جریان پیروزی ۴-۰ و خارج از خانه تیم برابر بولتون، دیگو در ۱۵ دقیقه پایانی وارد زمین شد. او برای اولین حضور در ترکیب ثابت یونایتد تا ششم مارس صبر کرد. پس از مصدومیت سولسشر، فورلان باید در دیدار برابر تاتنهام جایگزین مهاجم نروژی می‌شد، این ۹۰ دقیقه برای مهاجم اروگوئه‌ای حیاتی بود. او در زمین مثل یک گردباد به‌دنبال توپ می‌رفت و بدون توجه به آنکه از موقعیت خود خارج شده است، برای نشان دادن ارزش‌هایش تمام توپ‌های را تعقیب می‌کرد. در دقیقه ۶۰، کمبود اعتماد به نفس فورلان به اوج خود رسید، زمانی که در مصاف تک‌به‌تک با دروازه‌بان حریف، نیل سولیوان توپ را به بیرون از چهارچوب زد.

دیگو فورلان

همین روند در تمام طول فصل به‌طور بی‌رحمانه‌ای تکرار شد. تا انتهای فصل ۲۰۰۱-۲۰۰۲ او ۱۳ بار در لیگ برتر به میدان رفت و پنج بازی لیگ قهرمانان اروپا داشت اما هیچ گلی به‌ثمر نرسانده بود. یونایتد نیز فصل را در رده ناامیدکننده سوم تمام کرد. با این وجود، روحیه تسلیم‌ناپذیر و پرتلاش فورلان او را نزد هواداران یونایتد عزیز کرد او همچنین به ترکیب تیم ملی اروگوئه برای جام جهانی دعوت شد. جام جهانی ۲۰۰۲ برای اروگوئه پایان خوشی نداشت اما دیگو به‌خوبیت توانست خودش را اثبات کند. در یک دیدار مرحله گروهی و وقتی اورگوئه ۳-۰ در نیمه اول از سنگال عقب افتاده بود، فورلان به زمین آمد و گل اول را با یک شوت از گوشه محوطه جریمه به‌زیبایی وارد دروازه حریف کرد و زمینه‌ساز کامبک اروگوئه در آن دیدار شد. او سپس در تور تابستانی منچستر عملکرد خوبی داشت و همین باعث حمایت فرگوسن از او شد. مربی اسکاتلندی گفت فورلان بهترین بازیکن تیم در اردوی پیش‌فصل بود. اما فصل ۲۰۰۲-۲۰۰۳ نیز با حضور روی نیمکت آغاز شد. اما در سپتامبر ۲۰۰۲، تقریباً هشت ماه پس از پیوستن به یونایتد، لحظه‌ای تعیین‌کننده از راه رسید. در یک دیدار از لیگ قهرمانان اروپا و برابر مکابی حیفا، فورلان که به‌عنوان یار تعویضی وارد زمین شده بود در دقایق انتهایی پنالتی به‌دست‌آمده توسط دیوید بکهام را وارد دروازه کرد. در همین لحظه مشخص شد که علیرغم ناکامی‌های ماه‌های قبل، فورلان از حمایت مربی، بازیکنان و هواداران در منچستر برخوردار است.

چهار بازی پس از آن برای او بدون گل بود تا آنکه بالاخره پس از یک ماه اولین گل در لیگ برتر نیز از راه رسید. او برابر استون ویلا در خانه، یک گل تساوی دیرهنگام را با ضربه سر به‌ثمر رساند. گلزنی بازیکن اروگوئه‌ای در بازی بعد لیگ ادامه داشت. فورلان با یک شوت بیرون از محوطه در دقایق آخر بازی برابر ساوتهمپتون، سه امتیاز شیرین را برای تیمش کسب کرد. فورلان در حضور بعدی خود در لیگ برتر که به یک پیروزی ۵-۳ به‌یادماندنی برابر نیوکاسل رقم خورد، دو پاس گل برای رود فن نیستلروی فراهم کرد، صحنه‌های که حاصل تلاش و جدیت او در جلسات تمرینی بود. اما درخشان‌ترین لحظه دوران فورلان در منچستر یونایتد تنها یک هفته بعد از راه رسید. در تاریخ یکم ماه دسامبر سال ۲۰۰۲، او با گلزنی در ورزشگاهی که بدترین جو برای یونایتد را به‌همراه داشت نام خود را جاودانه کرد. پس از بدشانسی‌های چند ماه قبل جلو دروازه حریفان، دیگو در دیدار برابر لیورپول در ورزشگاه آنفیلد از اشتباه یرزی دودک، دروازه‌بان حریف نهایت استفاده را کرد و توپ را به قعر دروازه خالی فرستاد. تنها سه دقیقه بعد در حالی که یک سکوت مرگبار در آنفیلد حاکم بود، رایان گیگز با حرکات خاص خود خط میانی قرمزهای مرسی‌ساید را پشت سر گذاشت و مهاجم اهل آمریکای جنوبی را در یک فضا خالی صاحب توپ کرد. فورلان نیز به‌خوبی از این فرصت استفاده کر و با آرامش توپ را از زاویه موافق وارد دروازه دودک کرد و پس از آن با لبخندی بزرگ به سمت هواداران یونایتد رفت.

دوره جدید فورلان در یونایتد تنها دو روز بعد با درخشش وی ادامه داشت. او در جام اتحادیه برابر برنلی گل اول تیم را در حالی به ‌ثمر رساند که خونسردی و آرامش یک مهاجم حرفه‌ای را از خود نشان می‌داد. در مرحله چهارم همان مسابقات، یونایتد به چلسی خورد، دیداری که دیگو فورلان یک‌ بار دیگر لیاقت‌های خود را برای رد کردن توپ از میان پاهای کارلو کودیچینی و زدن گل پیروزی در دقیقه ۸۰ ثابت کرد. او تنها چند هفته بعد دوباره همین صحنه را تکرار کرد و توپ را از دیگر بازیکن اهل آمریکای جنوبی یونایتد یعنی خوان سباستین ورون گرفت و آن را در آخرین دقیقه از بازی به قعر دروازه کودیچینی فرستاد تا منچستر به پیروزی ۲-۱ برسد. اما همینجا، پایان دوران درخشان فورلان در شمال انگلستان بود. وی با وجود آنکه تنها چند ماه بعد جام قهرمانی لیگ برتر انگلیس را در دستان خود داشت، پس از آن دیدار دوم برابر چلسی دیگر نتوانست گلزنی کند. فورلان برابر یوونتوس مصدوم شد – همان دیداری که رایان گیگز با درخشش خاطره‌انگیز خود زمینه‌ساز پیروزی ۳-۰ شاگردان فرگوسن در تورین شد و یک ‌بار دیگر برای قرار گرفتن در ترکیب اصلی یونایتد به مشکل خورد.

دیگو فورلان

همین موضوع باعث کاهش اعتماد به نفس فورلان شد. در یک دیدار پیش‌فصل برابر یوونتوس، یونایتد در حالی که ۴-۱ از حریف پیش افتاده بود، صاحب یک موقعیت عالی شد که فورلان تنها از چند متری و در کمال ناباوری آن را به بیرون زد. ویدیو مربوط به این صحنه در کلیپ‌های فوتبالی متعدد دیده شده است. این فرم بد فورلان در فصل ۲۰۰۳-۲۰۰۴ نیز ادامه یافت. روند بازی‌های بدون گل فورلان برای یونایتد در جریان شکست تلخ سه بر یک مقابل فولهام در اواخر ماه اکتبر به پایان رسید. فورلان با وجود آنکه یک هفته بعد برابر پورتسموث گلزنی کرد و در انتهای فصل نیز مدال قهرمانی جام حذفی انگلیس را به گردن آویخت، در تمام رقابت‌های تنها هفت گل برای شیاطین سرخ به ثمر رساند. تنها سه گل از این هفت گل در لیگ برتر وارد دروازه حریفان شده بود. فورلان پس از آنکه اوج فوتبال خود به‌عنوان یک بازیکن منچستر یونایتد را در اواخر سال ۲۰۰۲ تجربه کرد، یک‌بار دیگر در دوران افت خود قرار گرفت. با این وجود تعهد و جدیت فورلان در دقایق بازی خود و البته شعار خاصی که طرفداران باشگاه برایش درست کرده بودند هرگز از بین نرفت. اما در نهایت، ورود یک استعداد ناب انگلیسی به اولدترافورد در تابستان ۲۰۰۴ پایان دوران فورلان در منچستر و آغاز سلطنت وین رونی بود.

آخرین بازی فورلان در جریان شکست ۱-۰ برابر چلسی انجام شد. دیگو در این بازی توصیه فرگوسن مبنی بر تغییر میخ کفش فوتبال خود را انجام نداد و همین باعث شد تا در مقابل دروازه چلسی سر بخورد و یک موقعیت عالی را از دست بدهد. همین موضوع باعث شد تا فورلان هم به سرنوشت دیوید بکهام و یاپ استام و بعد از خودش، روی کین و فن نیستلروی دچار شود. همین سرپیچی از مربی باعث خروج او از اولدترافورد شد. هرچند، اندکی پس از آن، دیگو متوجه شد حضور در لالیگا، بهترین تصمیم دوران فوتبالی‌اش بود. او در فصل اول حضور در ویارئال ۲۵ گل در لیگ زد و جایزه پیچیچی، بهترین گلزن لیگ را از آن خود کرد. فورلان طی هفت سال حضور در اسپانیا به یکی از خطرناک‌ترین مهاجمان اروپا تبدیل شد و در مجموع ۱۵۴ گل به ثمر رساند و بعد از انتقال به اتلتیکومادرید یک‌بار دیگر هم آقای گل لیگ شد.

دوران نسبتاً تیره و ناموفق فورلان در منچستر یونایتد هنوز هم در خاطر بسیاری مانده بود اما حالا دیگر کیفیت و بی‌رحمی این مهاجم نوک حرف اول را در کارنامه‌اش می‌زد. قطعاً اگر روحیه کاری سرسخت مرد جوان و شکست‌خورده شیاطین سرخ نبود، او کفش طلای جام جهانی ۲۰۱۰ را کسب نمی‌کرد و به بهترین گلزن تیم ملی کشورش هم تبدیل نمی‌شد. دیگو فورلان با جود استعداد، سخت‌کوشی و تلاش بالای خود در زمین، در اولدترافورد با بدشانسی، اعتماد به نفس پایین و فرصت کم بازی به‌یادآورده خواهد شد. دیگو نماد بارز یک بازیکن فوتبال است که با وجود عدم موفقیت از نظر آماری، به‌خاطر تلاش صادقانه تا سال‌های سال محبوب هواداران یک باشگاه خواهد بود.

دیگو فورلان

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا